اگر روسیه میخواهد هر روز تحولات مشاهده کند، کشور باید همه روزه اصلاحات انجام دهد که برای بودجه آن به بار سنگین مبدل میگردد.
سالم سلیمان ال نعیمی در ادامه می نویسد، آیا روسیه مرکز هژمونی جهانی از برکت حضور در عرصه های نظامی و اقتصادی و همچنان سلاح انرژیتیک، بازارهای تسلیحاتی و خطوط تامیناتی در نقاط داغ جهان محسوب شده میتواند؟ آیا فدراسیون روسیه نفوذ خاص بین المللی که آن را شریک دایمی حوادث جهانی می سازد، دارد یا خیر؟ در حالیکه روسیه به مناسبات متقابلاً مفید با بسیاری کشورها وابسته می باشد، آیا میتوان آن را ابرقدرت نامید؟
طبق شاخص های مختلف قوا، روسیه — دست آهنین است که میتواند فعالیت های نظامی به منظور اهداف زیاد انجام دهد یا نبردهای دیپلوماتیک، تجارتی، صنعتی، مالی، علمی، فرهنگی یا تخنالوژیکی عالی پیش برد و همچنان بر بحران اقتصادی جهانی تائثیر نماید. آیا روسیه میتواند به تشکل ارزش ها و اصول و همچنان نقطه نظرها و دیدگاه های بین القاره یی مساعدت نماید؟. در حال حاضر این مسایل فقط به امریکا مربوط اند که مانند گذشته ابرقدرت بسیار بانفوذ در جهان شمرده میشود.
به گفته نویسنده، روسیه حضور قابل ملاحظه در مناطق با بزرگترین ذخایر استراتژیک نفت و گاز دارد و همچنان در بازار مواد غذایی جهان نفوذ دارد. در آینده گندم، نسبت به نفت و گاز، به ماده مهمتر مبدل خواهد گشت. صادارت تسلیحات روسیه را در سال گذشته در حدود 15 میلیارد دالر و صدور محصولات غله و زراعتی را در سال گذشته تقریباً 20 میلیارد دالر تشکیل داده بود. از جانب دیگر، در جهان تغییرات اقلیمی، بحران منابع آبی و کاهش ذخایر زیرزمینی آب، رخ میدهند. این پرابلم ها تدریجاً در افق روسیه رونما میگردند. برعلاوه این، تمایل خشک شدن مهمترین جهیل های روسیه و کمبود آب در برخی مناطق وجود دارد. به زودی روسیه جهت توسعه نفوذ خود مجبور خواهد شد، تا امنیت کشور را از نقطه نظر آب تامین کند.
از طرف دیگر، بودجه روسیه بر عواید حاصل از منابع مواد سوخت و انرژی متکی است که 70% عواید کلی کشور را تشکیل میدهند. روسیه نسبت به سقوط قیم جهانی نفت آسیب پذیر است، ولی رئیس جمهور پوتین و حکومت او توانسته توازن و ثبات تمویل مالی دولت را تامین کند. ابرقدرت باید توان استفاده از نیروی خود برای دستیابی بر توازن دلخواه به طرق صلح آمیز دارا باشد و نباید جنگ ها و منازعات را به سطح جهانی ایجاد کند. روسیه میداند که چه وقت باید به مثابه ابرقدرت عمل کند و چه وقت مداخله نکند و به مثابه ناظر عمل نماید. روسیه میتواند آرزوهای خود را از فاصله دور، با استفاده از ایدیولوژی تحقق بخشد و نه تنها بر کشورهای دیگر از طریق قدرت نظامی یا سازمان های بین المللی اثر نماید. روسیه نباید قربانی فشار جیوپولیتیکی گردد، ولی او باید حوادث جاری را کنترول کند.
روسیه از «نیروی نرم» و دیپلوماسی استفاده میکند، اما تائثیر آن بر کشورها، ایتلاف ها و سازمان های بین المللی دیگر ناچیز است. ولی در جهان روسیه را از فیض فعالیت های وسیع بشری می شناسند. این امر به تغییر تفکر جهانی اثر مینماید که از برکت آن نظریات نو و اجندای درازمدت و همچنان نظر و دیدگاه اجتماعی بوجود می آیند! روسیه همه «نرم افزار» در اختیار ندارد. آیا واقعاً واژه «امپراطوری معاصر» به واژه «ابردقرت» نزدیک است؟ بوجودآمدن سیستم چند قطبی و اشکال وابستگی متقابل که در آن ایتلاف قطب محسوب میشود، در صحنه جهانی موقعیت مسلط دارد و از بیشترین اهمیت برخوردار می باشد.
روسان، بدون شک پوتنسیال برای رشد، شگوفانی، صنعت و تحقیقات علمی دارند، ولی روسیه نمی تواند بهترین عقول را به خاک خود جلب نماید، به خاطریکه پوهنتون ها، کالج ها یا لابراتوارهای تحقیقاتی نامی ندارد. متحدین استراتژیک در کشور کفایت نمی کند، تا به هژمونی امریکا یا توسعه نفوذ «اژدهای چین» چلنج دهد.
آیا چین با روسیه اتحاد رسمی و جامع عقد خواهد کرد، تا نظم موجود جهانی را به سیستم دوقطبی مبدل سازد؟ مساله وحدت ملی نسبت تلاش اقلیت ها جهت استقلال و خودارادیت مطابق اصول بین المللی که دول ملی از آن پیروی میکنند، به منبع دایمی نگرانی برای رهبری روسیه باقی مانده است.
فقر، گرسنگی، بیکاری، اعتیاد به مواد مخدر و جنایات سازمان یافته برای مردم روسیه، به ویژه در روشنی برنامه بلندبردن سطح زندگی و همچنان نسبت نرخ های بلند و گسترش نابرابری اجتماعی، پرابلم ایجاد میکنند.
اگر روسیه میخواهد همه روزه تحولات مشاهده کند، او باید هر روز دست به اصلاحات بزند که نسبت کمیت قروض دولتی و فیصدی بلند بهره برای بودجه دولتی بار گران محسوب میگردد. روسیه بر تخنالوژی های مواصلاتی و مغز مصنوعی اتکا میکند، تا به جهش فوق العاده در آینده دست یابد.